وبگردی امروز!

ساخت وبلاگ
عده ی کمی برای معاشرت مناسب‌اند و باید به ویژه از مراوده با طبایع پست پرهیز کرد....اگر کسی به این فکر بیفتد که وابستگی من به دیگری بیشتر از وابستگی دیگری به من است؛ ناگاه دچار این احساس می‌شود که گویی آن دیگری چیزی از من دزدیده است سپس خواهد کوشید تلافی کند و آن چیز را پس بگیرد...تنها راه برتری یافتن بر دیگران این است که آدمی به هیچ وجه نیازی به دیگران نداشته باشد و این را نشان بدهد...از این رو توصیه می‌شود که بگذاریم هرکس ؛ چه زن ؛ چه مرد؛ گاهگاه احساس کند که میتوانیم از اون صرف نظر کنیم : این کار دوستی را مستحکم میکند...حتی نزد بعضی ها بی‌فایده نیست که گاهی رفتار خود را با ذره ای تحقیر نسبت به آنان بیامیزیم... وبگردی امروز!...
ما را در سایت وبگردی امروز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghane-76 بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 21:58

در جستجوی مغزی سالم...___در حال تمرکز روی بازار مالی و ارز دیجیتالدر حال تلاش و خوندن برای آزمون بانک ملت که قراره 8 دی (تولدم) برگزار شهدر حال تمرکز برای ازمون ارشد رشته MBAقراره که به عنوان حراست یه شرکت هم مشغول به کار شم ؛ این مدت کاراشو انجام دادم که حداقل مشغول باشم___یکم باید ذهن مشوشم رو آروم کنم ،اظرافیان تا حدودی از دستم ناراضی هستن بخاطر بی تفاوتی و رک بودنم ؛ تصمیم گرفتم یکم خودمو جم و جور کنم و دلجویی کنم ازشون و به قولی مراعات کنم و سیاست به خرج بدم...______اگه چیزی میدونید برای اروم شدن ذهن و فکر و خیال تو این اوضاع بگید. وبگردی امروز!...
ما را در سایت وبگردی امروز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghane-76 بازدید : 69 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 18:32

من برای این می‌نویسم تا ببینم هنوز زنده هستم.

تا ببینم در من، جایی در اعماق دلم، هنوز چیزی برافروخته وجود دارد.

نوشتار برای من مجالی است برای تجربه کردن بی‌وقفه‌ی بازآفرینی نوعی قدرت، نوعی درخشش...

وبگردی امروز!...
ما را در سایت وبگردی امروز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghane-76 بازدید : 77 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 18:32

اگر ذهن رو مثل یه کاغذ درنظر بگیریم ؛ هر اتفاق ناگواری که میفته یه خط روی این کاغذ میندازه ؛ هر اتفاقی که خلاف میل و اراده و پیش بینی ما اتفاق میفته این کاغذ رو خط خطی می‌کنه.به هر دری میزنی یه قفلی روش هست ؛ هرتلاشی می‌کنی بی فایدس و عملا اسیر یه دور باطل میشی...اونقدر این کاغذ خط خطی میشه که دیگه جایی برای نوشتن نیست ؛ دیگه چیزی توی مغزت فرو نمیره...سِر میشی ... منتظر گذر زمان و درحال تماشای پُر شدن پیمانه ی عمرت....اما نشستم فکر کردم ؛ درسته که کاغذ خط خطی به درد نمیخوره اما اگه این کاغذ اونقدر خط خطی بشه که کامل سیاه بشه اونوقت میشه با قلم سفید روش چیزی نوشت...درسته الان تو مقطعی هستم که شاید به درد خودم نخورم ؛ اما باز سختی ها باید ... گذر زمان باید...اینکه الان با مدرک لیسانس تو شرکت با یه حقوق بخوربمیر به عنوان حراست مشغولی و به ظاهر امیدوارانه درس میخونی برای قبولی تو آزمون سیستم بانکی که میدونی از دم رابطه بازی و سرکاریه ؛ شاید هنوز نقطه ی عطف نیست؟! نمیدونم ...شاید میخوای دیگه برای خودت جای سرزنش نذاری؟مسئله اینه ؛ دلگرم به امیدِ الکی یا باور نا‌امیدی؟!شاید باید بریم برای نقطه ی بالاتر از سیاهی....پی نوشت : چقد دلم میخواست تراوشات ذهنیمو بنویسم وبگردی امروز!...
ما را در سایت وبگردی امروز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghane-76 بازدید : 80 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 18:32